کتاب «هوش هیجانی» نوشته دنیل گلمن، یکی از مهمترین آثار روانشناسی معاصر است که درک ما از مفهوم موفقیت و هوش را متحول کرده است. در این کتاب گلمن با زبانی ساده و مثالهای کاربردی توضیح میدهد که برخلاف باور قدیمی، ضریب هوشی یا IQ بهتنهایی نمیتواند ضامن موفقیت انسانها در زندگی باشد. او معتقد است که عامل مهمتری به نام «هوش هیجانی» یا همان توانایی درک، مدیریت و کنترل احساسات خود و دیگران، نقش بسیار تعیینکنندهتری در موفقیت، روابط اجتماعی و کیفیت زندگی دارد.
گلمن در این کتاب هوش هیجانی را به پنج مهارت اصلی تقسیم میکند: خودآگاهی، خودکنترلی، انگیزش، همدلی و مهارتهای اجتماعی. خودآگاهی یعنی شناخت دقیق احساسات در لحظه و درک تأثیر آنها بر تصمیمات، در حالی که خودکنترلی به توانایی مدیریت واکنشهای احساسی اشاره دارد. انگیزش به تمایل درونی برای تلاش و پیشرفت برمیگردد و همدلی یعنی توانایی درک احساسات دیگران. در نهایت مهارتهای اجتماعی به برقراری ارتباط مؤثر و حلوفصل اختلافات کمک میکند.
این کتاب علاوه بر توضیح مبانی نظری، با مثالهای متنوع از زندگی روزمره، محیط کار، مدرسه و خانواده نشان میدهد که هوش هیجانی در هر سن و موقعیتی میتواند کلید موفقیت و سلامت روان باشد. گلمن در بخشهایی از کتاب توضیح میدهد که چطور ضعف در هوش هیجانی ممکن است باعث ایجاد مشکلاتی مثل استرس، خشم کنترلنشده، ضعف در روابط و حتی شکستهای شغلی شود. به همین دلیل او هوش هیجانی را مهارتی قابل یادگیری معرفی میکند، نه یک استعداد ذاتی.
در نهایت، «هوش هیجانی» یک کتاب کاربردی است که فراتر از دنیای تئوری، به ما کمک میکند زندگی متعادلتر و سالمتری داشته باشیم. این اثر برای والدین، معلمان، مدیران و هرکسی که میخواهد ارتباطات خود را بهبود ببخشد یا در مسیر رشد شخصی قدم بردارد، کتابی بسیار مفید و الهامبخش است. گلمن در این کتاب به خوبی نشان داده است که کنترل احساسات و همدلی با دیگران، در کنار تفکر منطقی، مسیر موفقیت را هموارتر میکند.